محل تبلیغات شما

با صدایت بیدار میشوم  تو همان صدایی را داری که کودکیم را بادهای بهاری در لابلایی برگهای تازه بیدار شده از زمستان میپیچند و می بافند خاطراتم ، مرا ، درون مرا ، دل کوچک تازه بیدار شده ام را ، آن حس تازه ی تولد ، چشمانی که سوسوی روشنایی پر تلالو آفتاب را از لابلای برگها ، در میان خود احساس میکند و مرا نوازش میکنند برای شروع دیگر در صبحی دیگر و تو ای هدیه دهنده روزهایم و امید آینده ام چقد گاهی اوقات بودنت ارامشم میشود و میدانی که میدانم گاهی آنقدر دستانت را نزدیکم حس میکنم که گرمایش مرهم میشود بر روزگارم و تو ای باورت آرامش ، مرا بکجا میبریو میخوانی و من گاهی مانده ام در کوچکی خودم ، که میدانم هستی ولی گاهی یادم میرود و تو چه مهربانی و مهربان صدایم میکنی ، با صدایت بیدار میشوم گاهی صبح هایم را از خواب ، گاه روزهایم را از تیرگی و گاه امیدم را از لابه لای نا امیدی ها .
حال امروز مرا را بپیچان لای مهربانیت من همیجا با صدایت بیدارم

... صدای تو خوب است

هنوز از دور نگاهت میکنم !

میان حرفهایم صدایم کن

، ,مرا ,تو ,گاهی ,بیدار ,تازه ,را از ,با صدایت ,و تو ,بیدار شده ,، مرا

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

شرکت فنی مهندسی صنعت مشاور اسپادان